معجزهٔ دعاکردن معجزهٔ دعاکردن
وبسایت رسمی سلطان صدا09176234226شمارهٔ مدیر_خوانندهٔ هرمزگانی09176097371
تاريخ : یک شنبه 12 دی 1395
نويسنده : مرتضی میرزایی

 

معجزهٔ دعا 

انتشار؛سلطان میرزائی

یکنفرمیگه طوفان یکی دیگه میگه توفان والا ماهم نفهمیدیم

مسافربری گرفتارطوفان(توفان )گردید و غرق شد  . تنها دو مرد از آن کشتی جان سالم بدر برده و با رنج و تقلای زیادی خود را به جزیره ای کوچک و متروک رساندند . بعد از چند ساعت که حالشان کمی بهتر شد ، شروع به جستجو پیرامون خود پرداخته  و بزودی دریافتند که برای ادامه زندگی و یا نجات از آن وضع فلاکت بار ، تنها چاره ای که دارند ، دعاست

جزیره بسیار کوچک بود و تنها قسمت کمی از آن سرسبز بود و باقی آنرا زمینی خشک و بایر فراگرفته بود .  مسافر اول به دومین مرد نجات یافته پیشنهادی داد بدین منوال که با هم اقدام به  دعا نموده و در صورت اجابت دعای هر یک از آنها ، او حاکم  جزیره شده و میتواند آنرا به دلخواه خود بین دو نفر تقسیم کند ، چرا که معلوم خواهد شد ارج و قرب وی نزد خدا بیشتر از دیگری خواهد بود

هر دو موافقت کرده و شروع به دعا نمودند و اولین چیزی را که خواستند ، غذا بود .  فردای همانروزکه  شروع به جستجو در جزیره کردند  و در همین اثنا  مسافر اولی که پیشنهاد  را داده بود ، درختی کوچک  را یافت که دارای میوه های نسبتا خوبی بود.

او با شادی فریاد زد که : " خدا دعای مرا اجابت نموده است و من میتوانم این جزیره را مطابق میل خود تقسیم میکنم . "  بنابراین  قسمت سرسبز جزیره را که درخت میوه  نیز آنجا قرار داشت به خود اختصاص داده تا هر زمان که گرسنه شد از آن تناول نماید و قسمت خالی و خشک جزیره را به مسافر دوم بخشید . همچنین  جیره غذائی بسیارمختصری برای مسافر دیگر جزیره تعیین کرد.

یک هفته بر همین منوال گذشت .  مسافر اول ، اینبار که بشدت احساس تنهائی میکرد ، دست به دعا برداشت و تصمیم گرفت از خدا تقاضای یک همسر نماید .  از قضا ، فردای همانروز کشتی دیگری در آن حوالی غرق شد و یک زن شنا کنان خود را به جزیره و درست به  قسمتی که -  متعلق به مسافر اول بود - رساند و طرف دیگر همچنان خالی بود.

بزودی مسافر اول دریافت که برای خود و همسرش ، سرپناه ، پوشاک و غذای بیشتری نیاز خواهد داشت ، لذا مجددا اقدام به دعا نمود و با تعجب دید که فردای همانروز تمامی درخواستهای او اجابت گردید  و هر آنچه خواسته بود به یکباره فراهم شده است . این درحالی بود که طرف دیگر جزیره همچنان خالی مانده بود.

سرانجام مسافر اول از زندگی کردن در آن جزیره آنچنان خسته شد که دست به دعا برداشت و طلب نجات از آن جزیره متروک را نمود . بازهم دعایش مستجاب شد و درست فردای همانروز با تعجب دید که یک کشتی در نزدیکی ساحل جزیره و درست در کناره قسمتی که به  وی متعلق بود ،  لنگر انداخته است.

او بلافاصله دست همسرش را گرفته و همچنانکه کشتی  داخل میشد به مسافر دوم که بیحال در گوشه جزیره افتاده و به خواب عمیقی فرو رفته بود ، توجهی نکرد  و پیش خود گفت : "  اگر این شخص پیش خدا ارزشی داشت حداقل یکی از دعاهای او نیز برآورده میشد  . "  بنابراین او را به حال خود گذاشته و سوار بر کشتی شد.

درست در لحظه ای که کشتی داشت جزیره را ترک میکرد ، ندایی آسمانی بگوشش رسید که : " چرا شریک خودت  را در اینجا تنها میگذاری ؟ ! ".

مسافر اول پاسخ داد : " شریکم ؟ .... او که همراهمه  .  "  منظورش ،  خانمش بود.

در همین فکر بود که آن صدای آسمانی دوباره و با لحنی سرزنش آمیز او را خطاب کرد و گفت : " منظورم رفیقته که در جزیره تنهایش گذاشتی ، او تنها کسی بود که دعایش اجابت شد ! ".

مسافر اول که بشدت متعجب شده بود ،  از کشتی پیاده شده و به شتاب نزد رفیقش رفت و او را از خواب بیدار کرد و گفت : " ببینم مگر تو چه دعائی میخواندی که حالا بایستی من بدهکارت بشم ؟ ".

رفیق او با بیحالی و در حالی که چشمانش را بزحمت میتوانست بگشاید  با صدای ضعیفی گفت : " من فقط یک جمله دعا  میکردم و آن این بود که  خدایا تمامی خواستهای دوستم را استجابت کن ".   

 

میرزائی 

 

 

 

منبع مطالب جذاب وخواندنی



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
موضوعات مرتبط: داستانهای واقعی , ایمان , مذهبی , معجزات وداستانهایش(واقعی) , ,
برچسب‌ها: داستانهای معجزه , معجزه , دعاکردن , معجزهٔ دعا ,
مطالب مرتبط با اين پست
مي توانيد ديدگاه خود را بنويسيد

/commenting/avatars/soltanseda-447048.jpg
شادی اسفندیارپورازکرمان در تاريخ : 1395/10/12/7 - - گفته است :
شادی اسفندیارپورازکرمان؛
سلام آقاسلطان فکرمیکنم طوفان درسته
ولی فرقی نمیکنه،مهم نیست درفضاهای مجازی
داستان بسیارجالی بود ممنونیم ازتلنگرهایی که هرچندوقت بامطالباتون به مردم ایران میدین ممنونیم


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








آخرين مطالب
1111111111 11111111111
سلام
سلام

سلطان هستم از اینکه قدم بر دیده ما نهادید از شما کمال تشکر را دارم.

ارسال پیامک به سلطان
باتشکر از بازدیدشما،با ما در شبکه های اجنمایی نیز همراه شوید

/
وبسایت رسمی سلطان صدا،خوانندهٔ بندرعباسی /مرتضی میرزائی

بستن عکس